از روزی که ویروس عالمگیر کرونا[1] در سال 1398(2019)، وارد کشور شد، حدود 18 ماه میگذرد. کسی باور نمیکرد که این ویروس میلیونها نفر را در جهان به کام مرگ فرو برد، به پیک ششم(سویه لامبدا) برسد، کسب و کارها را تعطیل کند، ... و انسانها را این همه از هم دور کند.
اقدامات پیشگیرانه به ویژه رعایت فاصله اجتماعی و قرنطینه در برابر ویروس کرونا به سرعت سبک زندگی مردم جهان را تغییر داده است. نگرانیهای زیادی در مورد پیامدهای طولانیمدت کرونا ویروس بر سلامت عمومی و تاثیر بر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انسان دیده میشود. به منظور جلوگیری از این پیامدهای زیانبار، دولتها باید هر تصمیمی را که برای تحمیل قرنطینه در نظر گرفتهاند با دقت بررسی کنند و خدمات مراقبتهای اجتماعی خانواده باید با خدمات بهداشت روانی همکاری کنند تا اطمینان حاصل شود که آثار زیانبار این ویروس تا حد ممکن قابل تحمل است. چون وضعیت قرنطینه ممکن است منجر به انزوای اجتماعی خانوادهها و افراد شود و باعث ایجاد یا تشدید ناراحتی روانی در بین مردم شود. متاسفانه ویروس کرونا فراگیرتر از سایر شیوعهای تنفسی همهگیر بوده و در عین حال رفتار ویروس و ایجاد سویههای جدید آن غیرقابل پیشبینی است و تاثیر منفی قابل توجهی بر سلامت روان جامعه به ویژه کودکان داشته است. فعالان نظام سلامت، مدیریت و مقابله با ویروس کرونا را از طریق مثلث؛ سرعت بخشیدن به واکسیناسیون، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک میسر میدانند. با آغاز موج جدید کرونا و پیک پنجم، خبرها از ابتلای کودکان حکایت دارد؛ کودکانی که پیش از این کمتر قربانی کرونا میشدند و حالا در نبود نامشان در فهرست واکسیناسیون و پیشروی گسترده بیماری، نگرانی از ابتلایشان، افزایش پیدا کرده است.